کد مطلب:102464 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:297

علی آموزگار اخلاق اسلامی











اخلاق چیست؟ در پاسخ این پرسش كه اخلاق چیست، یا فعل اخلاقی كدام است می توان كردار را به طبیعی و اخلاقی تقسیم كرد:

الف) فعل طبیعی: كردارهای عادی و روزمره ای است كه مقتضی طبیعت انسان است و به منظور جلب نفع و دفع ضرر انجام می پذیرد. این كردارها كه با افعال حیوانات مشترك است، نه تحسین برانگیز است، نه سرزنش آمیز. خوردن، آشامیدن، خفتن و كردارهایی همانند آنها فعل طبیعی است.

ب) فعل اخلاقی: كردارهایی است مافوق كردارهای طبیعی كه ویژه ی انسان است و برخلاف فعل طبیعی، تحسین برانگیز و ستایش آفرین است و دارای ارزش والای معنوی. عفو، گذشت، حق شناسی، وفاداری، نیكی در برابر بدی، خدمت به نوع بشر بدون هیچ گونه چشمداشت و كردارهای انسانی دیگری از این قبیل، در شمار افعال اخلاقی است.[1].

اخلاق اسلامی- آموزش های اخلاقی اسلامی از دو سرچشمه ی كتاب و سنت مایه می گیرد. قرآن كریم و روایات پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) سرشار از آموزش ها و رهنمودها یا دستورهای اخلاقی است. همه ی كتابهایی كه در زمینه ی فلسفه ی اخلاق، اخلاق نظری و اخلاق عملی در تاریخ اسلام نوشته شده اند، از همین دو منبع جریان یافته اند و گاه از دو جریان دیگر هم، برای مایه دارتر شدن آنها، استفاده شده است: یكی از دو جریان یاد شده، اخلاق در میان آیین ها و مردمان دیگر است و جریان دوم اخلاق از دیدگاه فلسفه یا عرفان می باشد. و در مجموع رودخانه ی

[صفحه 324]

پرآب و خروشانی از اخلاق، در میان سرزمین بشری، به سوی دریای انسانیت، برای رسیدن و رسانیدن به «خداگونگی»، روان گردیده است.

انسان در اسلام- از آن جا كه فعل اخلاقی ویژه ی انسان است، باید دید كه انسان در اسلام چه پایگاهی دارد و قرآن با چه دیدگاهی بدین موجود می نگرد و چگونه می خواهد این موجود طبیعی را به انسانی اخلاقی تبدیل كند و شدن او چگونه است؟

اسلام انسان را موجودی می داند كه از خاك، از گل، از لجن (گل گندیده) و از گل خشك شده مانند سفال آفریده است و چون او را به صورت انسانی آراسته، دمی از روان خدایی خویش را در او دمید تا شایستگی دریافت، بینش، اندیشه، خرد و احساس را بیابد و چون پروردگار توان آفرینندگی داشته باشد و با پروردن و پرورش یافتن، پرواز كردن، با دو بال ایمان و عمل صالح خود را به خداگونگی برساند:

(فانا خلقناكم من تراب) (الحج 5): پس بی گمان ما شما را از خاكی آفریدیم.

(و لقد خلقنا الانسان من سلاله من طین) (المومنون / 12): و بی گمان ما انسان را از چكیده ای برگرفته از گل آفریده ایم.

(و لقد خلقنا الانسان من صلصال من حما مسنون) (الحجر / 26): و بی گمان ما انسان را از گل خشكی برگرفته از گل تیره ای (لجنی) ریخته شده آفریده ایم.

(خلق الانسان من صلصال كالفخار) (الرحمان / 14): انسان را از گل خشكی همچون سفال آفرید.

(الذی احسن كل شی ء خلقه و بدا خلق الانسان من طین. ثم جعل نسله من سلاله من ماء مهین. ثم سواه و نفخ فیه من روحه و جعل لكم السمع و الابصار

[صفحه 325]

و الافئده، قلیلا ما تشكرون) (السجده / 7 -9): همان كسی كه آفرینش هر چیزی را به زیبایی و نیكی انجام داد و آفرینش انسان را از گلی آغاز نهاد. سپس نژادش را از چكه ای از آبی پست قرار داد. سپس او را بیاراست و از روح خویش در او بدمید و گوش و چشمها و دلها برایتان گذاشت، چه اندك سپاس می گزارید.

(لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم. ثم رددناه اسفل سافلین. الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات، فلهم اجر غیر ممنون) (التین / 4 -6): بی گمان ما انسان را در زیباترین نهاد آفریده ایم. سپس به پست ترین پایه ی پستها بازگردانیده ایم. مگر آنان كه ایمان آوردند و كارهای شایسته انجام دادند، در نتیجه ایشان پاداشی بی پایان و بی منت دارند.

(و العصر. ان الانسان لفی خسر. الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات) (العصر / 1 -3): به روزگار سوگند، كه بی گمان انسان در سرمایه باختنی است! مگر انان كه ایمان آوردند و كردارهای شایسته انجام دادند.

با نگرش ژرف به آیه های یاد شده در بالا، انسانی كه مراحل تكامل را از خاك تا به پایه ی جانوری پیموده، در این پایه هیچ برتری بر دیگر جانوران ندارد، كردارهایش نیز بر افعال جانوران برتر نیست. لیكن از این پایه به بالاتر است كه ابزار و نیروهایی به وسیله ی پروردگارش در اندام آراسته و شایسته ی او گذاشته شده، تا با سود جستن و بهره برداری از آنها بتواند خود را به جایگاهی، سزاوار با آنچه پروردگارش برای او خواسته و برنهاده، برساند. پروردگار برای این توانایی و رسانیدن این موجود به چكاد انسانسی، دمی از روح خویش را در او دمیده است، تا انسان با آن بال نیروند به پرواز درآید و خداگونه بشود. این «شدن» را هنگامی به دست می آورد كه از سرمایه های خدادادی به خوبی بهره جوید. زیرا به گفته ی پروردگار، در سوره ی عصر، انسان به خودی خود و بی سود جستن و بهره مند شدن از نیروها و بهره های خداداده، به سرمایه سوزی افتاده است. خسارت به معنای از دست دادن سرمایه است و ضرر، زیان دیدن از سود می باشد. انسانی كه در سطح و پایه ی حیوانات بماند و

[صفحه 326]

بخواهد از بهره های مادی و لذتهای جسمانی، به تنهایی، سود جوید، نه این كه زیان كرده، بلكه همه ی سرمایه های خویش را از دست داده است. هنگامی كه از چنین سرمایه ای و نیرویی و بهره ای آگاه شد، بدان سوی می گراید، این گرایش یا ایمان نخستین، به دنبال آگاهی است، لیكن گام نخستین است، برای نیرومند كردن روزافزون این گرای، كردار شایسته باید و كردار شایسته نیز از آگاهی نسبت به جهان آفرین، جهان آفرینش، جهان پیرامون و جهان درون، پیوند با انسانهای دیگر،شناخت روند حركت انسانها یا فلسفه ی تاریخ، شناخت ساختار جمعی انسانها، یا جامعه شناسی و شناخت ساختار درونی انسانها، یا روانشناسی، سرچشمه می گیرد. در این صورت است كه انسان می تواند از گرایش های طبیعت مادی و غریزه ی حیوانی روی بگرداند، آن ها را مهار كند و در راه انسانیت رو به تكامل و تعالی خود به كار برد و به سوی خدای آفریدگار و پروردگار بگرود (: ایمان) و كارهای شایسته و به سزا، برای رسیدن به هدف والای انسانی، یا خداگونگی، انجام دهد (: عمل صالح). و هر دو به صورت فعل آمده است، یعنی پیوستگی و همیشگی.

پس انسان، از دیدگاه اسلام و قرآن، سزاوار است كه پیوسته به كردار اخلاقی آراسته باشد، تا برای رسیدن به آنچه پروردگارش تعیین كرده شایسته گردد و بدان جا كه سزاوار است دست یابد.

پروردگار به پیامبر گرامی (ص) كه یك انسان كامل است می فرماید:

(و انك لعلی خلق عظیم) (القلم / 4): و بی گمان كه تو بر خوبی بس بزرگ می باشی.

و همین خوی و خلق بس بزرگ است كه او را بر بام جهان آفرینش بالا برده، از ملایك نیز برتر پریده، در جایگاه قرب ربوبی، به اندازه ی دو سر كمان یا از آن هم نزدیك تر، رسیده است. و خود او می فرماید:

[صفحه 327]

بعثت لاتمم مكارم الاخلاق: برانگیخته شدم برای این كه ارزشهای والای اخلاق را به كمال رسانم.

و نیز سفارشهای بسیاری درباره ی حسن خلق یا نیك رفتاری دارد كه برای نمونه، دو سفارش آن را در این جا می آوریم:

قال رسول الله (ص): ما یوضع فی میزان امری یوم القیامه، افضل من حسن الخلق.[2].

پیامبر خدا (ص) گفت: در روز رستاخیز چیزی سنگین تر و برتر از خوشرفتاری در ترازوی اعمال شخص گذاشته نمی شود.

قال رسول الله (ص): اكثر ما تلج به امتی الجنه تقوی الله و حسن الخلق.[3].

از بیشترین چیزهایی كه امتم را به بهشت درمی آورند، پرواداری و نیك رفتاری است.

آنچه رسول خدا (ص) در اینجا می آموزد، خوش رفتاری با مردم و با همه ی كسانی است كه پیوندی با انسان دارند، در حدیث دوم نیك رفتاری را با پرواداری همراه آورده است و در حقیقت، این دو خوی و سرشت زمینه و مایه ای برای داشتن دیگر اخلاق نیك و به اجرا درآوردن آنهاست. تا چنین زمینه ای در درون انسان فراهم نشود، نمی تواند دیگر خویهای را در خویشتن خویش به صورت طبیعت و سرشت درآورد و به دنبال آن نخواهد توانست به چنان رفتاری در میان مردم دست یازد.


صفحه 324، 325، 326، 327.








  1. دادبه، اصغر، اخلاق، دایره المعارف تشیع 19/2.
  2. كلینی، اصوف كافی، ج 3، كتاب الایمان و الكفر، باب حسن الخلق، حدیث 2 و 6.
  3. همان. هر دو حدیث با ذكر سند آمده است.